2.1 لایههای فرهنگ
از آنجا که هر شخص متعلق به گروه و یا طبقه خاصی از مردم است از این رو به ناچار لایههای متعددی از برنامهریزی ذهنی متناسب با سطوح مختلف فرهنگ، در آنان وجود خواهد داشت (هافستند1998) .
- سطح ملی مطابق با کشورهای فرد.
- سطح وابستگی منطقهای، قومی، زبانی و یا مذهبی.
- سطح جنسیت، یعنی اینکه فرد مرد است یا زن.
- سطح نسل، بطوریکه پدربزرگ یا مادر بزرگ را از پدر و مادر و فرزندان تفکیک میکند.
- سطح طبقه اجتماعی، که مربوط به فرصتهای تحصیلی و شغلی و یا حرفه فرد است.
- سطح سازمانی و یا سطح شرکتی، براساس روشی که کارمند توسط کار سازمانیاش جامعه پذیر میشود.
3.1. فرهنگ به عنوان برنامهریزی ذهنی
هر فرد الگویی از تفکر، احساس و امکان عمل بالقوهای را با خود به همراه دارد که در طول زندگی خود آموخته است. بسیاری از این الگوها در دوران کودکی کسب شدهاند زیرا فرد در این سن، بسیار مستعد آموختن و تقلید کردن است. همین که الگوهای مشخصی از طرز فکر، احساس و عمل در ذهن کسی شکل گرفت، وی قبل از اینکه چیز متفاوتی را یاد بگیرد، باید آموزههای قبلی خود را کنار بگذارد و این فراموش کردن بسیار مشکلتر از آموختن برای اولین بار است (هافستند1998). منبع برنامههای ذهنی هر فرد در محیط اجتماعی نهفته است که در آن بزرگ شده و به کسب تجربه پرداخته است. برنامهریزی از خانواده آغاز میشود و در همسایگی، در مدرسه، در گروههای جوانان، در محیط کار و در محیط زندگی ادامه مییابد (ادگار شاین2004) .
2. تعــــریف سازمان
این موضوع که باید سازمان را بهعنوان نوعی فرهنگ به حساب آورد یعنی سیستمی که اعضای آن استنباط مشترکی از سازمان دارند یک پدیدهی نسبتا تازه است. در گذشته تصور بر این بود که سازمان یک وسیله یا ابزاری منطقی است که میتوان با استفاده از آن یک گروه از افراد را کنترل و کارهای آنها را هماهنگ کرد. این سازمان دارای سطوح عمودی، دوایر، سلسله مراتب اختیارات و از این قبیل ویژگیها بودند. ولی واقعیت این است که یک سازمان بیش از اینهاست و مانند یک فرد دارای شخصیت است.
هنگامی که یک سازمان بهصورت یک نهاد درمیآید دارای نوعی حیات و زندگی میشود که با زندگی اعضای آن متفاوت است و به خودی خود دارای ارزش میشود. از اینرو هنگامیکه سازمان بهصورت یک نهاد درمیآید الگوی خاصی از رفتار مورد قبول همهی اعضای سازمان قرار خواهد گرفت که در همه جای سازمان به چشم میخورد.
سازمان عبارت است از فرایندهای نظامیافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین. این تعریف از پنج عنصر تشکیل شده است:
1ـ سازمان همیشه از افراد تشکیل میشود.
2ـ این افراد به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند و بین آنها روابط متقابل برقرار است.
3ـ این روابط متقابل را میتوان نظام بخشید.
4ـ کلیهی افراد در سازمان دارای هدفهای مشخصی هستند و بعضی از این هدفها در عملکرد آنها اثر میگذارند. هر فرد انتظار دارد که از طریق همکاری در سازمان به هدفهای شخصی خود نیز نایل شود.
5ـ این روابط متقابل همچنین نیل به هدفهای مشترک سازمان را میسر میکند و اعضای سازمانها برای دست یافتن به هدفهای فردی، حصول هدفهای مشترک سازمانی را دنبال میکنند. با توجه به تعریف فوق، سازمان چیزی جز روابط متقابل بین افراد نیست و ساختار سازمانی این روابط متقابل را که شامل تعیین نقشها، روابط بین افراد، فعالیتها، سلسله مراتب هدفها و سایر ویژگیهای سازمان است، منعکس مینماید.
3. تعــــریف فــــرهنگ سازمانــــــی
مقصود از فرهنگ سازمانی، سیستمی از استنباط مشترک است که اعضاء نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر میشود. کریس آرجریس، فرهنگ سازمانی را نظامی زنده میخواند و آن را در قالب رفتاری که مردم در عمل از خود آشکار میسازند، راهی که بر آن پایه بهطور واقعی میاندیشند و احساس میکنند و شیوهای که بهطور واقعی با هم رفتار میکنند تعریف میکند.
ادگار شاین نیز فرهنگ سازمانی را اینگونه تعریف میکند: یک الگویی از مفروضات بنیادی است که اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آن را یاد میگیرند و چنان خوب عمل میکند که معتبر شناخته شده، سپس بهصورت یک روش صحیح برای درک، اندیشه و احساس کردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته میشود. جیمز پرسی معتقد است که افراد یک سازمان دارای ارزشهای مشترک، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار، زبان مخصوص، رمزها و سایر الگوی فکری و رفتاری هستند و بهطور خلاصه، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترک افراد سازمان تعریف میکند.
به عقیدهی پژوهشگر دیگری، فرهنگ سازمانی عبارت است از اندیشهی مشترک اعضای یک سازمان که آنها را از سازمان دیگر متمایز میکند. این پژوهشگر مینویسد، علیرغم اینکه تعریف واحدی از فرهنگ سازمانی وجود ندارد ولی میتوان گفت که همهی افرادی که در این زمینه مطالعه نمودهاند همگی توافق دارند که فرهنگ:
- کلی است که از مجموع اجزای آن بیشتر است.
- تاریخچهی سازمان را منعکس میکند.
- به مطالعهی انسانشناسی مانند رسوم و نهادها مربوط میشود.
- توسط گروهی از افراد که یک سازمان را تشکیل دادهاند شکل گرفته است.
- حرکت آن کند و سخت است.
- تغییر آن به سختی صورت میگیرد.
با توجه به تعریف عنوانشده به این نتیجه میرسیم که تقریبا تمامی پژوهشگران از فرهنگ سازمانی بهعنوان مجموعهای از ارزشها، باورها، عقاید، فرضیات و هنجارهای مشترک حاکم بر سازمان یاد میکنند. در واقع فرهنگ سازمانی همان چیزی است که بهعنوان یک پدیدهی درست به اعضای تازه وارد آموزش داده میشود و آن بیانگر بخش نانوشته و محسوس سازمان است.
4. اهمیت فرهنگ در سازمان
بهطور عمده به رابطه فرهنگ یا ملیت پرداخته شده است. استناد دادن فرهنگ به سازمان اخیرا پدیده نسبتا جدیدی محسوب می شود. واژه فرهنگ سازمانی ابتدا در ادبیات زبان انگلیسی و در دهه 1960 به عنوان مترادف کلمه جو مطرح شد و عنوان فرهنگ شرکتی در دهه 1970 مطرح شد(هافستند 1998) . نفوذ و انسجام فرهنگ، مشخصهی شرکتهای رشد یافته است بعلاوه آنکه هرچه فرهنگ، قویتر باشد و بیشتر در جهت بازار حرکت کند، نیاز کمتری به راهنمای سیاستگذاری، چارتهای سازمانی و یا روش و مقررات تفضیلی پیدا میکند. سازمانهایی که فرهنگ قوی دارند از نظر پیترز و واترمن، در عدهای احساس مثبت و در عدهای دیگر احساس منفی را بر می انگیزند. طرز برخورد نسبت به فرهنگهای سازمانی قوی، تا حدودی بستگی به فرهنگ ملی هر کشوری دارد (پیترز و واتر من) . پذیرش اینکه فرهنگ سازمانی دارای ویژگی خاصی بوده بدین معنا نیست که درون یک فرهنگ، خرده فرهنگها، نمیتوانند وجود داشته باشند. بیشتر سازمانهای بزرگ یک فرهنگ غالب (اصلی) و مجموعه متعددی از خرده فرهنگهای مختلف دارند. یک فرهنگ غالب بر ارزشهای بنیادی مشترک بین اعضا سازمان تاکید میکند پس وقتی در مورد فرهنگ یک سازمان بحث میشود، منظور فرهنگ اصلی سازمان است. خرده فرهنگها در یک سازمان بزرگ ایجاد میشوند و مسائل، وضعیتها و تجاربی را که اعضا با آنها مواجه شدهاند، منعکس میسازند (استیفن رابینز 2008) .
1.4. مسائل اخلاقی در فرهنگ سازمانی
کشف و بیان فرهنگ در جهت استفاده فرد درون سازمانی و یا در جهت استفاده افراد برون سازمانی هر یک از خطرات و هزینه های بالقوه خاص خود را دارد. این خطرات از این جهت که شاید اعضا سازمان نخواهند بینشهای حاصل در مورد فرهنگشان را بدانند یا قادر به کنترل آنان نباشند، امری داخلی است و نیز از این جهت که شاید اعضا سازمان از نحوه آسیب پذیریشان به علت در دسترس بودن اطلاعات مربوط به فرهنگشان برای دیگران، آگاه نباشند امری خارجی است. در هر دو حالت، این خطر وجود دارد که تفسیر یا نادرست و یا چنان سطحی انجام گیرد که لایههای ژرفتر همچنان ناشناخته باقی بمانند (ادگار شاین 2004) .
2.4. فرهنگ و اثر بخشی سازمانی
سازمانهایی که تازه شکل گرفتهاند (جوان هستند) دارای فرهنگ ضعیفی هستند زیرا اعضای چنین سازمانهایی برای ایجاد معانی و مفاهیم مشترک تجارب کافی مشترک ندارند. همه سازمانهایی که رشد یافتهاند و اعضا دائمی دارند، دارای فرهنگ قوی هستند باید ارزشهای بنیادی جدا حفظ شود. برخی از دانشمندان (پیترز و واترمن ) بحث کردهاند که سازمانهای اثربخشی فرهنگهای قوی بهمراه یک دسته از ارزشهای مشترک دارند. اما اینکه آیا فرهنگهای قوی اثربخشی زیادتری را موجب میشوند یا نه، بستگی به سازگاری و تناسب محتوای واقعی فرهنگ با شرایط محیطی سازمان دارد. یک فرهنگ قوی نوآور، موقعی که با یک محیط پویا مواجه میشود، بخوبی با آن سازگاری پیدا میکند (استیفن رابینز 2008).
5. تعریف و مفهوم رفتار شهروندی
سه بخش اساسی مرتبط با یکدیگر از مسئولیتهای شهروندی شهری را شامل میشود.
بخش اول: احترام به ساختارها و فرآیندهای منظم را شامل میشود. به این معنی که شهروندان مسئول اختیار منطقی-قانونی را تشخیص داده و از قانون تبعیت میکنند.
بخش دوم: وفاداری است که در آن شهروند علایق جامعه و ارزشهای نهفته در آن را به صورت کلی تامین میکند. شهروندان وفادار جوامع خود را ارتقا میدهند. آن را حفاظت کرده و تلاشهای زیادی برای نیکی کردن از خود نشان میدهند.
بخش سوم: مشارکت، درگیری مسئولانه و فعال در اداره جامعه را تحت شرایط قانونی در بر میگیرد. شهروند مسئول، درباره مسایل کلی که بر جامعه تاثیرگذار است اطلاع کافی داشته، اطلاعات و ایدههای خود را با سایر شهروندان مبادله کرده و به اداره جامعه کمک میکند و دیگران را نیز تشویق میکند که چنین رفتاری داشته باشند.
در یکی از تعاریف رفتار شهروندی که به وسیله بیتمن 1999وارگان در سال 1983 مطرح شده است. به طور کلی آن دسته از رفتارهایی مورد توجه قرار میگیرد که علیرغم اینکه اجباری از سوی حکومت برای انجام آنها وجود ندارد، در سایه انجام آنها از جانب شهروندان، برای جامعه منفعتهایی ایجاد میشود (وانتس 2009) . ارگان و گراهام مواردی از قبیل اطاعت، وفاداری و مشارکت را تشریح کردند که نتیجههایی از ارتباط قولنامههایی هستند و این رفتارهای انفعالی، مسئولیتهای شهروندی را نشان میدهند و در این میان ارگان این دسته از رفتارها را به عنوان رفتارهای فرا نقشی مورد توجه قرار داد. در دهههای اخیر بسیاری از اصطلاحات برای تشریح چنین رفتاری استفاده شدهاند نظیر: رفتار شهروندی سازمانی (ارگان 1991) ، رفتار اجتماعی گرایانه (بریف و موتدویلو 1986)، رفتار فرا نقشی (راندینتال 2005) ، خودجوشی سازمان و حتی رفتار ضد نقشی. فعالیتهای مرتبط با نقش که فراتر از انتظارات وظیفه توسط فرد انجام میشود به عنوان رفتارهای فراتر از نقش تعریف میشود. این دسته از رفتارها در مواردی و توسط برخی از نویسنگان به عنوان رفتار شهروندی در نظر گرفته میشود (ادبایو 2006) . عناصر کلیدی تعریف رفتار شهروندی عبارتند از: 1- گونهای از رفتارها که از آن چیزی که به طور رسمی توسط قوانین جامعه تعریف میشود فراتر میرود.2- یک گونه از رفتارهای غیرمشخص 3-رفتارهایی که به طور مشخص پاداش داده نمیشود و بوسیله ساختارهای رسمی حکومت شناسایی نمیشود. 4-رفتارهایی که برای عملکرد، اثربخشی و موفقیت اجتماع بسیار مهم هستند (کاسترو 2009) .
6. فرهنگ سازمانی به عنوان عامل تاثیرگذار بر رفتارهای شهروندی
در یک سازمان، فرهنگ نقشهای متفاوتی ایفا میکند و وظایف گوناگونی دارد. این وظایف عبارتند از:
1ـ فرهنگ سازمانی به کارکنان سازمانی هویتی سازمانی میبخشد. آنچه که سازمانهای موفق را برجسته میسازد و آنها را از دیگران متمایز میکند. توانایی آنها در جذب، پرورش و نگهداری کارکنان بااستعداد و خلاق است و کارکنان نیز به نوبهی خود وابستگی عمیقی نسبت به سازمان پیدا خواهند کرد.
2ـ فرهنگ سازمانی تعهد گروهی را آسان میسازد. سازمانهایی که دارای فرهنگ قوی و توانمند هستند، کارکنان نسبت به ارزشها و اهداف سازمانی احساس تعهد و مسئولیت میکنند. منظور از تعهد سازمانی، پیوند و وابستگی روانی به سازمان است. که در آن احساس درگیر بودن شغلی، وفاداری و باور به ارزشهای سازمانی جای دارد.
تعهد سازمانی در سه مرحله دیده میشود:
اول ـ مرحله پذیرش. در این مرحله فرد در سازمان نفوذ دیگران را بر خود میپذیرد.
دوم ـ مرحله همانند شدن. در این مرحله فرد با پذیرش نفوذ دیگران بر خود به یک رابطهی خشنودیبخش دست مییابد.
سوم ـ مرحله درونی کردن. فرد از تعلق به یک سازمان احساس سربلندی میکند و درمییابد ارزشهای سازمان به گونهای درونی او را خشنود و راضی میسازد و با ارزشهای وی سازگار است. هنگامیکه تعهد سازمانی به مرحلهی نهایی خود برسد، سپس عضو سازمانی متعهد در شمار افرادی درمیآید که به آن اعتماد فراوان میشود و وی در راه محافظت و نگهداری سازمان تعلل نخواهد کرد.
3ـ فرهنگ سازمانی ثبات نظام اجتماعی را ترغیب میکند. سازمانهای توانمند، معروف به داشتن معیارهای سختکاری و کنترلهای دقیق میباشند. برای نمونه کارکنان باید معیارهای نظافت و آراستگی را رعایت کنند و ضوابط انجام دادن وظیفه بهطور مشخص تعیین شده است. بدین ترتیب فضای آکنده از تعهد و هیجان و سختکوشی در سازمان به وجود میآید.
4ـ فرهنگ سازمانی به شکل دادن رفتار کارکنان کمک میکند. سازمان یا فرهنگ قوی با کمک نمودن به اعضای خود برای پی بردن به محیط کار خود رفتار آنان را شکل میدهد. لذا سازمانهای موفق زمینهای را فراهم میآورند تا کارکنان برای آشنایی به تمام ابعاد سازمانی و مشکلات آن، شغل خود را از پایینترین مرتبه آغاز کنند تا با اصول بنیادی کار آشنا شوند.
5ـ فرهنگ سازمانی بر وظایف و نحوهی عملکرد مدیریت تأثیر میگذارد. فرهنگ سازمانی با ایجاد محدودیتهایی برای مدیریت بیان میکند که مدیر چه کاری میتواند انجام دهد و چه کاری را نمیتواند. هر عمل مدیر باید مورد تأیید فرهنگ سازمان قرار گیرد. در غیر اینصورت مطابق با ارزشها نخواهد بود و از سوی اکثریت اعضای سازمان مورد تایید قرار نخواهد گرفت. از آنجایی که وظیفهی تصمیمگیری در تمام وظایف مدیریت ازجمله برنامهریزی، سازماندهی، تأمین نیروی انسانی و هدایت و کنترل جاری است، عامل فرهنگ سازمانی نقش عمدهای را در نحوهی عملکرد مدیریت و نوع انجام دادن وظایف آن ایفا میکند. بنابراین فرهنگ قوی و مقتدر، تاثیر بهسزایی در عمل تصمیمگیری مدیریت در تمام زمینهها دارد.
7. فضــــای سازمانــــی به عنوان عامل تاثیرگذار بر رفتار شهروندی
یکی دیگر از مفاهیم مرتبط با فرهنگ سازمان جو سازمان است. فضا یک ابزار ذهنی برای پی بردن به پویاییهای یک سازمان است. جو یا فضای سازمانی میزان برآورده شدن خواستههای افراد را در سازمان میسنجد.
کیت دیویس نیز فضای سازمانی را چنین تعریف میکند: فضا یا جو سازمانی، پیرامون انسانی است که در آن کارکنان یک سازمان به کار خود میپردازند. بهطوریکه فضای سازمانی میتواند بر انگیزش، کارکرد، خشنودی شغل اثر بگذارد. فضای سازمانی از راه پدید آوردن انتظاراتی که کارکنان برای رفتارهای مختلف نیاز دارند به این مقصد دست مییابد. کارکنان سازمان بر پایه ادراکی که از فضای سازمان دارند متوقع خواهند بود از نوعی پاداشها، خشنودیها و ناکامیها بهرهمند شوند.
در توصیف جو سازمانی فیدلر و شمرز تاکیدشان بیشتر بر جنبههای فردی بوده است و جزئیات آن را چنین شرح دادهاند: درجهی حمایت مدیریت، توجه به کارکنان جدید و تعارض بین بخشهای سازمان و دیگران جو سازمان را به شکلی تعریف کردهاند که محدودیتهای سازمانی، کاغذبازی اداری، درجهی آزادی کارکنان در تصمیمگیری، نوع پاداش، ریسکپذیری و حمایت را در بر میگیرد.
در مطالعهی فضا (جو) سازمانی احساسات و ادراکات کارکنان در موارد زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
1ـ ساختار: احساسی که کارکنان در مورد قید و بندهای گروه، میزان مقررات، قانونمندی و رویههای موجود در سازمان دارند.
2ـ پاسخگویی: احساسی در مورد خودکنترلی و نداشتن کنترل مجدد در مورد همهی وظایف محوله به افراد.
3ـ پاداش: احساس ناشی از دریافت پاداش برای انجام کار خوب با تاکید بر پاداشهای مثبت به جای تنبیهات رایج در سازمان.
4ـ خطرپذیری: میزان خطرپذیری و تهور در شغل و تاکید بر ریسکهای محاسبهشده.
5ـ صمیمیت: احساس خوبی که بین اعضای سازمان رایج است.
6ـ حمایت: تاکید و پشتیبانی دوجانبه از بالا به پایین و از پایین به بالا.
7ـ استانداردها: درک اهمیت صریح بودن اهداف و تاکید بر انجام کار خوب.
8ـ تضاد: احساس میزان پذیرش عقاید مختلف توسط کارکنان و مدیران و میزان تاکید موجود بر غیر قابل حل دانستن مشکلات به جای رفع آنها.
9ـ هویت: احساس تعلق به سازمان و اینکه عضو باارزش به حساب آوردن در انجام کار تیمی.
پژوهشگر دیگری شش بعد سازمانی را برای مطالعه فضای سازمانی عنوان میکند:
روشنی در کار، تعهد و دلبستگی، معیارهای کار، احساس مسئولیت، قدرشناسی و کار در گروه.
همانطوری که قبلاً اشاره شد فرهنگ سازمان و جو سازمانی از مفاهیم مرتبط با یکدیگر هستند. این دو مفهوم در نظریههای X و Y که توسط داگلاس ، مک گریگور بیان شده و بهخوبی قابل تفکیک هستند. در نظریهی X، کارکنان بهعنوان افرادی تنبل که نیاز به کنترل شدید هستند مطرح میشوند. درحالیکه در نظریهی Y، افراد سختکوش و به کارشان علاقمند هستند به رشد آنان توجه میشود که همین امر منجر به افزایش انگیزش، استقلال و خودهدایتی میشود. حال اگر تعداد زیادی از افراد با ارزشهای نظریهی Y به سازمانی وارد شوند که ارزشهای نظریه X در آن حاکم است، مشکل جوی در سازمان به وجود میآید. این مشکل ناشی از این است که کارکنان در ارزش فرهنگی مسلط بر سازمان با هم شریک نیستند. بنابراین جو سازمانی از طریق مواجه فرد با فرهنگ موجود در سازمان به این پدیده مرتبط میشود.
بر پایهی مطالعات صورت گرفته، عوامل تعیینکنندهی فضای فرهنگ سازمانی عبارتند از:
نظامهای مدیریت، رفتار فردی، ارزشها، هنجارهای گروه کار و پیامدهای آن برانگیختن و انگیزش، تندرستی کارکنان و نگهداری آنان در سازمان و بالاخره عملکرد سازمانی است.
8. نتیجـــــــــهگیــــــــــری
در قسمت بررسی نظرات و نوشتههای صاحبنظران به این نتیجه میرسیم که پژوهشگرانی که کوشیدهاند ویژگیهای سازمانهای موفق را بیان کنند بهطور مکرر بر مفهوم فرهنگ و قدرت و سرایت ارزشهای معنوی، عقاید و فرضیاتی تاکید کردهاند که نیروی کاری سازمان به آنها وابستگی دارند. محققان دانشگاهی نیز رمز موفقیت ژاپنیها را در فرهنگ سازمانی میدانند. بهطوریکه معتقدند فرهنگ سازمانی قوی قادر است به میزان قابل توجهی بر تعهد کارکنان اثر بگذارد و استحکام رفتار آنان را افزایش دهد و جانشینی برای قوانین و مقررات رسمی باشد. و حتی موثرتر از سیستم کنترل رسمی سازمان عمل کند. درصورتیکه فرهنگ قوی و مثبت باشد باعث میشود که افراد دربارهی آنچه که انجام میدهند احساس بهتری داشته و امور را به نحو احسن انجام دهند. درنتیجه موجب عملکرد بهتر و بهرهوری بیشتری میشود. افزایش بهرهوری منجر به بهبود سطح زندگی و کیفیت بهتر زندگی و افزایش رفاه خواهد شد. و در عین حال زندگی بهتر باعث رشد فکری و افزایش توان اندیشهای و کاری انسان میشود.
بهرهوری را نمیتوان در قوانین و مقررات مدون و مکتوب جستوجو کرد. بلکه باید فرهنگ، شرایط اجتماعی، نگرشها، طرز تلقی و نظام ارزشها را در شکلگیری آن موثر دانست.
مکانیزم اساسی افزایش بهرهوری عملکرد شهروندان در ارزشهای مشترک و تعهد به ارزشهای فرهنگی نهفته است. بهطوریکه میتوان با استفاده از نظام تعهد بالا به عملکرد خوب دست یافت. در جهت ایجاد چنین سیستمی، ارزشهای فرهنگی مهمترین عامل هستند و در این میان مدیران حساسترین نقش را ایفا میکنند. زیرا بهبود بهرهوری در حیطهی مسئولیت مدیران است و از سطح مدیریت شروع میشود.
با توجه به مطالب فوق با القای هر ارزشی نظیر بهرهوری در سازمان لازم است تغییرات مناسب نیز در فرهنگ سازمان ایجاد شود تا بهصورت یک فرهنگ سازگار با مقتضیات سازمانی جدید درآید. از اینرو مدیران باید فرهنگ موجود در سازمانهای خود را تجزیه و تحلیل کنند، سازمان مطلوب و مورد نظر خود را تعریف کرده و فرهنگ و ارزشهای مناسبی که اهداف آنها را حمایت کند مشخص و سپس ایجاد نمایند. و در مواقع مورد لزوم برای طرد و یا اصلاح بعضی از فرهنگهای رایج سازمانی راه حلهای مناسبی را انتخاب نمایند.
عنوان مقاله: بررسی تکنولوژی WiMax
مولف: منصور غلامی گماری
موضوع: مدیریت فناوری اطلاعات
چکیده: برای انتقال اطلاعات ، نیاز به رسانه انتقال و سیستم انتقال می باشد. رسانه های انتقال اجزاء فیزیکی می باشند که انتقال اطلاعات در آنها صورت می گیرد و عبارتند از زوج سیم بهم تابیده، کابل کواکس، فیبر نوری و مخابرات بی سیم. وجود منابع طبیعی از قبیل کوه، جنگل، هزینه های بالای کابل کشی در بعضی مناطق ، سختی و گاه ناممکن بودن کابل کشی در مناطق دور افتاده و همچنین نیاز به استفاده از اینترنت برای افرادی که دائما در حال جابجا شدن هستند باعث شده امروزه کاربران بسوی شبکه های بی سیم سوق پیدا کنند. در حالی که تکنولوژی Wi-Fi(802.11a,b and g) شبکه های محلی را تحت پوشش قرار می دهد، Wimax شبکه های بزرگتر و مناطق روستایی را تحت پوشش قرار می دهد. Wimax(WorldWide Interroperability for Microware Access ) می تواند اتصال شبکه شهری را با سرعت حداکثر 75 Mbps فراهم کند. این استاندارد با نام IEEE 802.16 شناخته می شود . این استاندارد عملا توانایی Wi-Fi را زیر سئوال برده است. Wimax باعث ایجاد ارتباطات بی سیم اینترنتی با پهنای باند بالا با سرعتی نزدیک به Wi-Fi که محدودیت های آن را هم ندارد یعنی تا فواصل بالای حدود 50 کیلومتر را هم پشتیبانی می کند.
1- مقدمه :
در دنیای امروز با افزایش جمعیت و رشد شهرها ضرورت برقراری ارتباط مفید و موثربیش از پیش احساس می شود و همواره تغییر و تحول چشمگیری در این خصوص از سوی صاحبان صنعت ارتباطات در جهان صورت می گیرد. پیدایش ابزارهای ارتباطی اولیه نظیر مورس و تلگراف سبب شد تا انسان ها خود را به یکدیگر نزدیکتر کنند و اختراع تلفن باعث گردید این نزدیکی بیشتر شود. تلفن یک پدیده خارق العاده در جهان ارتباطات از دیر باز مطرح بوده و تا ابد باقی خواهد ماند. سرانجام با به میان آمدن رایانه و آرپانت یا اینترنت امروزی افق جدیدی در عرصه ارتباطات گشوده شد و به همین بهانه شبکه های ارتباطی پدیدار شدند. گسترش جوامع ادرای باعث شد شبکه های رایا نه ای نیز رشد چشمگیری پیدا کرده و امروزه شاهد یک نبرد واقعی در این زمینه باشیم. مبحث شبکه بسیار گسترده و پیچیده است اما در اینجا ما به بررسی شکل نوینی از شبکه های رایا نه ای و ارتباطی تحت عنوان Wireless یا بی سیم خواهیم پرداخت. فن آوری بی سیم مدتهاست که مورد استفاده قرار می گیرد. برقراری ارتباط تلفن همراه، بین شهری و یا بین المللی و نیز برقراری ارتباط بین یگان های نظامی گوشه ای از این فن آوری است. اما تبادل اطلاعات از یک محل به محل دیگر دسترسی جدیدی در دنیای بدون سیم فراهم آورده و هر روز بر دامنه کاربران آن افزوده می شود.
2- تشریحی بر شبکه های بی سیم و کابلی :
شبکه های محلی (LAN) برای خانه و محیط کار می توانند به دو صورت کابلی(Wired) یا بی سیم (Wireless) طراحی گردند. در ابتدا این شبکه ها به روش کابلی با استفاده از تکنولوژی Ethernet طراحی می شدند. اما اکنون با روند رو به افزایش استفاده از شبکه های بی سیم با تکنولوژی Wi-Fi مواجه هستیم.
در شبکه های کابلی( که در حال حاضر بیشتر با توپولوژی ستاره ای بکار می روند) بایستی از محل هر ایستگاه کاری تا دستگاه توزیع کننده ( هاب یا سوئیچ ) بصورت مستقل کابل کشی صورت پذیرد( طول کابل از نوع CAT5 نبایستی 100 متر بیشتر باشد در غیراینصورت از فیبر نوری استفاده می گردد) که تجهیزات بکار رفته از دو نوع غیرفعال(Passive) مانند کابل، پریز، داکت، پچ پنل و ... و فعال ( Active) مانند هاب، سوئیچ، روتر، کارت شبکه و ... هستند.
موسسه مهندسی IEEE استانداردهای 802.3u را برای Fast Ethernet و 802.3ab و 802.3z را برای Gigabit Ethernet ( مربوط به کابلهای الکتریکی و نوری ) در نظر گرفته است.
شبکه های بی سیم نیز شامل دستگاه مرکزی ( Access point ) می باشد که هر ایستگاه کاری می تواند حداکثر تا فاصله 30 متری آن (بدون مانع) قرار گیرد. شبکه های بی سیم ( Wlan ) یکی از سه استاندارد ارتباطی Wi-Fi زیر را بکار می برند:
802.11b : که اولین استانداردی است که بصورت گسترده بکار رفته است.
802.11a : سریعتر اما گرانتر از 802.11b می باشد.
802.11g : جدیدترین استاندارد که شامل هر دو استاندارد قبلی بوده و از همه گرانتر می باشد.
هر دو نوع شبکه های کابلی و بی سیم ادعای برتری بر دیگری را دارند اما انتخاب صحیح با در نظر گرفتن قابلیتهای آنها میسر می باشد [1]
3- شبکه های بی سیم :
شبکه های بدون سیم از تکنولوژی انتقال رادیویی استفاده می کنند و نیاز است کاربران برای استفاده از این شبکه ها به تجهیزات مربوطه مجهز باشند. شبکه سازی بدون سیم هم بصورت محلی و گسترده ایجاد می شود با این تفاوت که به آنها شبکه محلی بی سیم و یا شبکه گسترده بی سیم اطلاق می شود. تکنولوژی Wireless به سرعت در حال پیشرفت است و نقش کلیدی را در زندگی ما در سرتاسر دنیا ایفا می کند.[2]
4- ارتباطات رادیویی:
خانواده ارتباطات رادیویی بسیار گسترده است. شیوه های مختلف نیز در شبکه سازی بدون سیم مورد استفاده قرار می گیرد که در ذیل به آنها اشاره می کنیم:
4-1: RF ( Radio Ferequency ) : که به فرکانس اموج رادیویی مشهور است. در این روش شبکه بین محدود 10 کیلوهرتز تا چند گیگا بایت قرار می گیرد. آنتن هایی که این امواج را انتقال می دهند ممکن است بصورت تمام جهتی و یا جهتی خاص استفاده شوند. شعاع انتشار این امواج بسیار زیاد است که البته برای نقاط دورتر امواج تقویت می شود. دیتا در این روش با سرعت 1 تا 11 مگابایت در ثانیه انتقال می یابد که ارتباطات در این محدوده نیازی به مجوز ندارند و تجهیزات نیز بصورت گسترده فراهم می باشد.
4-2: :Microwave مایکروویو شیوه دیگری از شبکه های بی سیم می باشد. امواج مایکروویو تنها از یک جهت منتشر می شوند. سرعت انتقال متغییر بوده و از یک تا دو مگابایت بر ثانیه است. مایکروویو شدیدا تحت تاثیر اتمسفر و نوسانات جویی نظیر رعد و برق قرار دارند. این سیستم ها در دو نوع زمینی و ماهواره ای موجود بوده و از آنتن های بشقابی دو طرفه برای رله امواج در نوع زمینی استفاده می شود. رای استفاده از تجهیزات مایکروویو نیاز به اخذ مجوز است.
4-3: IR : یا مادون قرمز نوع دیگری از امواج رادیویی است. این امواج از طریق دیودهای نور گسیل LED و یا لیزری ILD تولید می شوند. فرکانس امواج مادون قرمز بالا است لذا سرعت انتقال دیتا از 1 تا 16 مگابایت در ثانیه می باشد.[3]
5- مزیت استفاده از شبکه های Wireless:
در شبکه های بدون سیم هزینه ای صرف کابل کشی هم محور یا بهم تابیده شده و نیز فیبر نوری نمی شود. بلکه تنها از فرکانس رادیویی یا RF استفاده می شود. نکته دیگر اینکه شبکه های بدون سیم انعطاف پذیری بیشتری نسبت به شبکه های کابلی دارند و نیز وقت کمتری صرف احداث آن شده و نگهداری آن بسیار آسان و با صرفه است. اما مزیت اصلی شبکه های بی سیم قابلیت تحرک کاربران است.[3]
6- مشکلات استفاده از شبکه های Wireless
اگر شبکه های Wireless بدون مشکل بودند، حتما تا به حال جانشین شبکه های کابلی شده و آنها را از دور رقابت خارج می کردند. ولی مانند هر پدیده ای دیگر ، در برابر مزایایی که دارند، مشکلاتی نیز وجود دارد:
6-1: یکی از مهمترین این مشکلات سرعت انتقال داده در این شبکه هاست. در متداول ترین شبکه های کابلی، نرخ ارسال اطلاعات 100Mbps است. و البته شبکه هایی با سرعت 1000 Mbps (Gigabit Ethernet ) نیز در بازار وجود دارند و لی به علت قیمت زیاد تجهیزات این شبکه ها از آنها در موارد خاص استفاده می شود. اما جدیدترین شبکه های Wireless دارای سرعت 108 Mbps است. اندازه این سرعت تابع شرایط مختلفی از جمله امواج رادیویی مزاحم، وجود نقاط کور در شبکه محیط، توان فرستنده های Wireless، تعداد کاربران شبکه و عدم استفاده از Protocol های امنیتی در شبکه است.
6-2: مسئله دیگر امنیت در شبکه های Wireless است. این شبکه ها خیلی آسانتر از شبکه های کابلی می توانند مورد دستبرد قرار گیرند. استانداردهای جدید روشهای کدگذاری جدیدی معرفی می کنند تا امنیت این شبکه ها را بالا ببرند. اما روشهای کدگذاری سرعت انتقال را کاهش می دهد.
6-3: در شبکه های Wireless برای انتقال اطلاعات از امواج رادیویی استفاده می شود. بنابراین این شبکه ها تمام مشکلات
مربوط به استفاده از امواج رادیویی را نیز خواهند داشت.[3]
7- مشکلات مربوط به استفاده از امواج رادیویی:
7-1: وجود نویز در محیط: منظور از نویز در محیط هر موج رادیویی است که با امواج مورد نظر ما همراه است و پیدا کردن موج مورد نظر را دشوارمی سازد.
7-2: تداخل امواج رادیویی: از آنجاییکه بعضی از تجهیزات الکترونیکی از امواج رادیویی استفاده می کنند، تداخل این امواج می تواند عملکرد این تجهیزات را مختل کند. متاسفانه فرکانس تلفن های بی سیم و اجاق های ماکروویو با فرکانس مورد استفاده بعضی از تجهیزات شبکه Wireless یکسان است و این تلفن ها و اجاق ها می توانند تداخل امواج رادیویی ایجاد کنند که اولین نتیجه آن کاهش سرعت انتقال است.
7-3: تضعیف امواج رادیویی: اشکال دیگر امواج رادیویی تضعیف آنهاست که به هنگام انتقال در فضا رخ می دهد. تضعیف امواج رادیویی با شرایط جوی بیشتر می شود.
7-4: انعکاس امواج رادیویی: مساله دیگر در انتشار امواج رادیویی ، انعکاس این امواج در برخورد به اشیاء است. وقتی موج رادیویی به یک شی بر می خورد انعکاسی تولید می کند و گیرنده رادیویی موج اصلی را به همراه موج منعکس شده با هم دریافت می کند. اگر موج به اشیاء زیادی برخورد کند ، انرژی خود را از دست می دهد و به شدت تضعیف می شود.[3]
8- تقسیم بندی سیستم های Wireless:
8-1: سیستم Wireless ثابت: از امواج رادیویی استفاده می کند و خط دید مستقیم برای برقراری ارتباط لازم دارد. بر خلاف تلفن های همراه و یا دیگر دستگاههای Wireless ، این سیستم ها از آنتن های ثابت استفاده می کنند و بطور کلی می توانند جانشین مناسبی برای شبکه های کابلی باشند و می توانند برای ارتباطات پرسرعت اینترنت و یا تلویزیون مورد استفاده قرار گیرند. امواج رادیویی وجود دارند که می توانند اطلاعات بیشتری را انتقال دهند و در نتیجه از هزینه ها می کاهند.
8-2: سیستم Wireless قابل حمل: دستگاهی است که معمولا خارج از خانه ، دفتر کار و یاد در وسایل نقلیه مورد استفاده قرار می گیرد. نمونه های این سیستم عبارتند از: تلفن های همراه، نوت بوک ها، دستگاههای پیغام گیر و PDA ها، این سیستم از مایکرویو و امواج رادیویی جهت انتقال اطلاعات استفاده می کند.
8-3: سیستم Wireless مادون قرمز:
این سیستم از امواج مادون قرمز جهت انتقال سیگنالهایی
محدود بهره می برد. این سیستم معمولا در دستگاههای کنترل از راه دور، تشخیص دهنده های حرکت، و دستگاههای بی سیم کامپیوترهای شخصی استفاده می شود. با پیشرفت حاصل در سالهای اخیر ، این سیستم ها امکان اتصال کامپیوترهای نوت بوک و کامپیوترهای معمول به هم را نیز می دهند و شما به راحتی می توانید توسط این نوع از سیستم های Wireless ، شبکه های داخلی راه اندازی کنید.[2]
9- طریقه ارتباط Wireless جهت ارتباط بین ISP و User
( نمونه ای از سیستم Wireless ثابت):
طریقه ارتباط Wireless جهت ارتباط بین ISP و User بدون نیاز به سیم و مخابرات و برای انتقال پهنای باند به سمت User می باشد.
در این طریقه ارتباط می بایست تجهیزاتی در سمت ISP و User نصب گردد این تجهیزات معمولا به شرح زیر(شکل 1) است:
شکل1: تجهیزات سیستم Wireless
رادیو داده های خام ( صفر و یک ) را به سیگنالهای رادیویی تبدیل می کند و از طریق کابلی که معمولا از نوع Coaxial می باشد به آنتن منتقل می کند. آنتنها در هر دو طرف کاملا رو به سمت یکدیگر باید باشند و نباید مانعی در جلوی این دو قرار داشته باشد.رادیو دارای یک پورت خروجی به آنتن و یک پورت دیگر برای ارتباط با کامپیوتر یا تجهیزات شبکه می باشد. ( شکل 2)
در ارتباط Wireless عواملی در کیفیت و پهنای باند تاثیر می گذارند که این عوامل عبارتند از :
• دید دو منطقه نسبت به هم و نبودن مانع بین دو آنتن در طول مسیر.
• امواج مزاحم که از خطوط Wireless نزدیک با ایستگاههای رادیویی ایجاد می شود.
• توانایی رادیوها و آنتنها و قدرت ارسال و دریافت امواج می تواند تاثیر داشته باشد.[5]
10- انواع شبکه های Wireless از نظر ابعاد:
10-1: WPAN ( Wireless Personal Area Network )
محوطه کوچکی را پوشش می دهد . از استاندارد IEEE802.15 استفاده می کند. به Device ها اجازه برقراری ارتباط با یکدیگر در محدوده کوچکی را می دهد. بهترین نمونه آن Bluetooth است.
10-2: WLAN ( Wireless Local Area Network )
این نوع از شبکه های بی سیم امکان به اشتراک گذاشتن اطلاعات را بین تجهیزات مختلف را که در فاصله محدود از یکدیگر قرار دارند را میسر می سازد. محوطه نسبتا کوچکی را پوشش می دهد و از تکنولوژی Wi-Fi استفاده می کند. استاندارد IEEE 802.11 در این زمینه مطرح شده است.
10-3: WMAN ( Wireless Metropolitann Area Network )
استاندارد IEEE 802.16 مورد استفاده این نوع از شبکه ها است. شبکه های WMAN از تکنولوژی Wimax برای اتصال مناطق وسیعی ( به وسعت شهرها ) استفاده می کنند.
10-4: WGAN ( Wireless Global Area Network) یا WAN
گام نهایی شبکه جهانی یا WGAN است. طرح پیشنهادی برای آن IEEE 802.20 است. یک شبکه WGAN می تواند مانند شبکه Cell Phone کنونی عمل کند و کاربران می توانند در کشورها مسافرت کنند در حالیکه همه وقت به شبکه متصلند. چنین شبکه ای نظیر سرویس مودم کابلی دارای پهنای باند کافی برای دستیابی به اینترنت است.( شکل 3) [4]
شکل 3: انواع شبکه های Wireless از نظر ابعاد
11- تکنولوژی BWA و معرفی WIMAX
تقاضا برای سرویس های باند وسیع به سرعت در حال رشد است. از جمله راه حل های تجاری آن گسترش تکنولوژیهای سیمی باند وسیع است مثل مودم کابلی، DSL ، اترنت، و فیبر نوری. اما در این تکنولوژی ها ساخت و نگهداری بسیار سخت و گران قیمت است. مخصوصا اگر فضاها روستایی یا دور باشند. در حالیکه تکنولوژی BWA ( دسترسی بی سیم باند وسیع ) یک تکنولوژی انعطاف پذیر ، موثر و با هزینه مناسب است که می تواند مشکلات یاد شده را مرتفع سازد . امروزه Wimax یکی از متداولترین تکنولوژی های BWA می باشد که هدفش فراهم سازی دسترسی بی سیم باند وسیع با سرعت بالا در فضاهای شهری است. Wimax توانایی دستیابی به باند پهن اینترنت را همان طور که Cell Phone برای دستیابی به تلفن انجام داده ، دارد و همانطور که مردم به جهت علاقه به Cell Phone ، خطوط زمینی تلفن را کنار گذاشته اند، Wimax می تواند جایگزین خوبی برای کابل و DSl باشد و دستیابی به اینترنت جهانی را برای هر کس در هر کجا مهیا می سازد. در این صورت وقتی کامپیوترتان را روشن کنید بطور اتوماتیک کامپیوتر شما به نزدیکترین آنتن Wimax متصل می شود. به علاوه با توجه به مزایایی که Wimax دارد محققین به دنبال آنند که در تکنولوژی موبایل به Wimax توجه ویژه ای شود و از ادغام تکنولوژی Wimax و CDMA در موبایل به نسل چهارم موبایل برسند.
Wimax چگونه کار می کند؟
بطور کلی Wimax شبیه به Wi-Fi عمل می کند با این تفاوت که Wimax سرعت بالاتر ، پوشش بیشتر و کاربران بیشتری را پشتیبانی می کند. Wimax می تواند مشکل مناطق دور افتاده و روستایی را که تا کنون به علت عدم سیم کشی لازم توسط شرکت های کابلی و تلفنی ، به باند پهن اینترنت دسترسی نداشته اند را برطرف کند و به اینترنت متصل کند.(شکل 4)[4]
12- سیستم Wimax از دو بخش تشکیل شده است:
12-1: Wimax Tower : در مفهوم شبیه به Cell Phone Tower عمل می کند. یک Wimax Tower منفرد منطقه ی بزرگی به اندازه 3000 مایل مربع (تقریبا 8000 کیلومتر مربع ) را پوشش میدهد.
12-2:: Wimax Receiver یک آنتن و دریافت کننده یا یک جعبه کوچک یا یک کارت PCMCIA می باشد . یا اینکه هر دو در یک LAPTOP جایگذاری شود. یک ایستگاه Wimax Tower بطور مستقیم به اینترنت باند پهن بالا از طرق اتصال سیمی ( برای مثال یک خط T3) متصل می شود. همچنین می تواند به یک Wimax Tower دیگر بصورت Line-Of-Sight با اتصال ماکروویو متصل شود. این اتصال به Wimax Tower دوم ( که اغلب backhaul گفته می شود) و همچنین از آنجایی که یک Tower منفرد تا 8000 کیلومتر مربع را پوشش می دهد سبب می شوند که Wimax بتواند تمام مناطق دور افتاده و روستایی را پوشش دهد.[4]
Wimax می تواند دو نوع سرویس Wireless را مهیا کند:
• Non-Line-of-Sight : شبیه به سرویس Wi-Fi، در جاییکه یک آنتن کوچک روی کامپیوترتان به Tower متصل شود. در این حالت Wimax رنج فرکانسی پایین 2GHZ تا 11GHZ استفاده می کند.انتقالات طول موج کوتاه به راحتی بوسیله موانع فیزیکی شکسته نمی شود. آنها قادر به خمیدگی و انکسار در اطراف مانع هستند.
• Line-Of-Sight: هنگامیکه یک آنتن ثابت بطور مستقیم به Tower Wimax اشاره می کند. اتصال Line-Of-Sight قوی تر و پایدار تر است. بنابراین توانایی فرستادن مقدار زیادی اطلاعات با خطای کمتر را دارد. انتقالات Line-Of-Sight فرکانس های بالا با رنج ممکن 66GHZ را استفاده می کند.
بطور کلی Wimax مانند Wi-Fi با فرستادن اطلاعات از یک کامپیوتر به دیگر کامپیوترها از طریق سیگنالهای رادیویی عمل می کند. یک کامپیوتر مجهز به Wimax اطلاعات را از ایستگاه فرستنده دریافت می کند.که احتمالا برای جلوگیری از دستیابی کاربران غیرمجاز از اطلاعات رمز شده استفاده می کند.
پرسرعت ترین اتصال در Wi-Fi در شرایط بهینه دیتا را با سرعت 54 مگابایت در ثانیه انتقال می دهد. اما Wimax
توانایی انتقال اطلاعات با سرعت 70 مگابایت در ثانیه را دارد.حتی اگر 70 مگابایت در ثانیه میان دهها اداره و صدها کاربر خانگی تقسیم شود در نهایت سرعت انتقال اطلاعات بوسیله Wimax برای هر کاربر به اندازه سرعت انتقال اطلاعات بوسیله Cable modem است. بیشترین تفاوت میان WiFi و Wimax سرعت نیست بلکه فاصله است. دامنه WiFi در حدود 100 فوت ( 30 متر ) است در حالیکه Wimax دستیابی بی سیم را تا شعاع 30 مایلی پوشش می دهد.
افزایش دامنه ناشی از فرکانس استفاده شده و قدرت فرستنده است. البته در این فاصله زمین، هوا و ساختمانها بزرگ در کاهش حداکثر دامنه اثر دارند.[4]
شکل4: روش کارWimax
13- ویژگیها و مزایای فنی Wimax :
رنج فرکانسی 2 GHZ تا 66 GHZ
• پهنای باند از 1.5 MHZ تا 20 MHZ
• نرخ تبادل اطلاعات تا 70 Mbps
• تحت پوشش قرار دادن محدوده ای به شعاع 50 km
• تبادل اطلاعات بین فرستنده و گیرنده بصورت line-of-sight و non-line-of-sight
• امکان اتصال به لینکهای کابلی DSL و T1/E1
• قابلیت سازگاری با تکنولوژی هایی مانند WiFi
• پشتیبانی از توپولوژی های تحت استاندارد IEEE مانند Token Ring و نیز ساختارهایی خارج از استاندارد IEEE مانند LLC.
14- عوامل موثر بر کیفیت Wimax:
• عوامل محیطی مانند پوشش گیاهی منطقه ، ارتفاع درختان، وجود کوهها، دره ها و حتی سطح آب رودخانه ها و دریاچه ها باعث ایجاد انعکاس و چند مسیرگی سیگنال های رادیویی می شوند.
• شرایط آب و هوایی
• معماری شهرهای مختلف، حتی در بهترین طراحی ها نیز ممکن است نقاط کوری را ایجاد کند.
• آلودگی های فرکانسی در پهنای باند مورد استفاده نیز سطح موثر سیگنال دریافتی را تخریب می کند.
15- استاندارد 802.16:
IEEE استاندارد 802.16 را در June 2002 منتشر کرد. این استاندارد برای فاصله های طولانی تر از 802.11 طراحی شده است. این استاندراد با عنوان Air Inference for fixed Broadband Wireless Access system و نیز بعنوان شبکه های MAN ( Metropolitan Area Network ) شناخته شده است. فرکانس کار آن 10-66 GHZ می باشد. هدف 802.16 ایجاد یک ارتباط بین شبکه مرکزی ( Core Network ) و سرویس گیرنده ها ( Subscriber ) از طریق یک سری ایستگاه ( statiom ) است. تلفن های عمومی و Internet نمونه هایی از Core Network هستند. [6]
16- استانداردهای مرتبط با IEEE 802.16:
16-1: 802.16a: در استاندارد 802.16a که پس از 802.16 منتشر شد یک تفاوت اصلی فرکانس و تکنیک مدولاسیون آن OFDM است و در باند 2-11 GHZ کار می کند. با بکار بردن OFDM مشکل قبلی 802.16 در رابطه با Multipath Effect ( بوجود آمدن مسیرهای مختلف در ارسال سیگنال و اثرگذاری آنها روی هم ) تا حدود خوبی برطرف شد.
16-2:: 802.16d IEEE 802.16a برای سیستم های ثابت و با آنتن در فضای باز، IEEE 802.16d برای سیستم های ثابت با آنتن رومیزی در داخل خانه است.
16-3: 802.16e: این استاندارد دقیقا ویژگی های 802.16a را دارد با این تفاوت که 802.16a برای کاربردهای ثابت و 802.16e برای کاربرهای متحرک تدوین شده است. [7]
17- نتیجه گیری:
Wireless به تکنولوژی ارتباطی اطلاق می شود که در آن از امواج رادیویی، مادون قرمز و مایکروویو، به جای سیم و کابل، برای انتقال سیگنال بین دو دستگاه استفاده می شود. در مقایسه با شبکه های سیمی و با توجه به مزایا و معایب هر کدام از شبکه های سیمی و بی سیم، بر پا کنندگان شبکه نسبت به انتخاب بهتر اقدام می نمایند. تکنولوژی Wireless ، را به سه رده عمده ثابت، قابل حمل و مادون قرمز تقسیم کرده اند. شبکه های Wireless از نظر ابعاد به WPAN ، WLAN ، WMAN و WGAN تقسیم می شوند . پهنای باند مورد نیاز ، توان ، محل کاربر ، مالک شبکه و نوع سرویس
نظرات شما عزیزان: